لطیفه
به یه نفر میگن با@ جمله بساز میگه: ای دورت بگردم!
یه نفر در و پنجره ساز بوده، میره خواستگاری می پرسن داماد چیکاره است؟
میخواستن کلاس بذارن ، میگن: ویندوز میسازه!
از یک مگس پرسیدند:چرا زمستان پیدایت نیست؟
مگس گفت:« مگر تابستانها که می آیم ، رفتار خوبی با من می کنید که زمستانها هم بیایم؟!»
مردی دستپاچه به پلیس تلفن میزند و می گوید: « به دادم برسید تمام وسایل ماشینم را برده اند!»
مامور پلیس می پرسد:« چه چیزی سر قت شده؟»
مرد می گوید:« رادیو، کلاج ، دنده، فرمان... ولی یک دقیقه صبر کنید...
خیلی معذرت می خواهم، من تازه متوجه شده ام روی صندلی عقب نشسته ام!»
اولی:« شنیده ای می گویند به مغز یه نفر گلوله ای شلیک شده ، ولی او دو ساعت بعد مرده؟»
دومی:« چه طوری؟»
اولی:«چون گلوله دوساعت دنبلا مغز او می گشته!»
سلام
سلام دوستای گل و مهربونم:
حالتون چطوره؟ خوبید؟
یه سلام مخصوص هم می کنم به عسل خسروی گل ،ریحانه خانم هاشایی و پریسا جوووووووووووووووووووووون فرضیایی که من خیلی دوسش دارم.
راستی ببخشید که چند هفته غیبت داشتم و همه اینها هم به خاطر بالا بودن IQ خودم است ( از فعل معکوس استفاده شد)
حالا، یه سؤالی ازتون داشتم، می خواستم بپرسم که؛ شما برای چه به مدرسه می روید؟
برای درس یا بازی و تفریح؟! 
من که خودم شخصا 80% به خاطر بازی و تفریح و20% به خاطر درس.
ما توی مدرسه خیلی کارای باحالی انجام می دهیم ، که من چند نمونه از اونا رو می گم ، اگر هم دوست داشتید می توانید استفاده کنید:
1. بازی کردن فیلم هندی.
2. گفتن اخبار سیاسی، علمی، ورزشی و...
3. اجرا کردن برخی از برنامه های رادیویی( بیشتر به آقای شهریاری اشاره شده)
4. دعوای برره ای.
5. اجرای کارتون پلنگ صورتی.
6. پیام های بازرگانی.
7. و...
وخیلی کارهای دیگه که اگه بخوام واستون بنویسم حالا حالاها تموم بشو نیست.
راستی شما دوست دارید در آینده چه کاره بشوید؟
من که خیلی دوست دارم مجری بشوم ، البته مجری کودک و همچنین یک روانشناس کودک.
به خدا به هر دری زدم تا که یه جا بروم و تست اجرا بدهم ولی هیچ وقت جور نشده ، ولی حتما حتما بنده در آینده مجری می شوم.
خب دیگه ببخشید که زیادی چرت و پرت گفتم وسرتونو خوردم(عذر میخواهم)
دست علی یارتون
خدا نگهدارتون
نظر نره یادتون